×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دادا خیلی میخوامت حتی توتنهایی

تنهاترین تنها

شیطان پرستی

    شیطان‌پرستی

    شیطان پرستی (به انگلیسی: Satanism) یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند. شیطان پرستی را در گروه �راه چپ� مخالف با �راه راست� طبقه بندی می‌کنند.[۱] دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستی‌ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ‌تر بدست می‌آورند. لاوییان‌ها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمی‌کنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می‌شود و عموماً آنها را افرادی می‌شناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می‌کنند.[۲]

    پنداره‌ای از شیطان، اثر گوستاو دوره در کتاب بهشت گمشده، نوشته جان میلتون

    شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایش‌های خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونه‌ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می‌بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده‌گرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می‌کنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان می‌دهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی می‌شوند. [۳] [۴]


    محتویات

    [نهفتن]

    تاریخچه

    مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته‌است. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.[۲]

    شیطان به کسی گفته می‌شود که باعث شیطنت شود و شیطنت یعنی تحریک کردن برای انجام عملی نادرست و طبق آیات قرآن در آیه 36 سوره بقره شیطان (که در چند آیه قبل ابلیس را شیطان معرفی کرد) موجب لغزش آدم و حوا شد؛ پس شیطان از ابتدای آفرینش انسان وجود داشته و تنها به ابلیس منتهی نمی شود و هر کسی را که با عث لغزش شود را شیطان میگویند.

    موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده می‌شود به این مطلب برمی‌گردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند.[۲]

    انواع و رویکردهای شیطان پرستی

    شیطان پرستی فلسفی

    این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است‌. این شاخه از شیطان‌پرستی به پایه‌گذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده می‌شود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمی‌دانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.
    در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث می‌شمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌نگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای �جهان واقعی� را تشکیل می‌دهند. به طور شفافی، آموزه‌های شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزه‌های یهودی-مسیحی نشئات گرفته‌است و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشته‌است [۳]

    شیطان‌پرستی لاویی

    این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوان‌لاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شده‌است. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشته‌های نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده‌است. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود می‌داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایش‌های انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند[۲]

    شیطان پرستی دینی

    این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونه‌ای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی، افسانه‌ها، آیین‌های متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن می‌باشد.[۴]

    شرپرستان

    این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل �خوردن نوزادان�، �کشتن گوسفندان�، �قربانی کردن دختران باکره� و �نفرت از مسیحیان� هستند. این طرز فکر در کتاب �مالیوس مالیفیکاروم� دسته بندی شده‌است.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالبی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.

    فلسفه شیطانی

    شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه می‌شود:

    1. شیطان می‌گوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.
    2. شیطان می‌گوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.
    3. شیطان می‌گوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.
    4. شیطان می‌گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.
    5. شیطان می‌گوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند)
    6. شیطان می‌گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشام‌های غیر مادی
    7. شیطان می‌گوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه می‌روند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت‌های روشنفکرانه، او را پست‌ترین حیوانات ساخته‌است.
    8. شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می‌شوند را ارائه می‌دهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر می‌شوند.
    9. شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.[۵] [۲]

    و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام برده‌است :
    حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها داده‌اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌پوساند) و کمبود محسنات. [۲] [۶]

    لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامه‌ای اخلاقی نیست، ولی راهنمایی‌های کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کرده‌است :

    1. هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
    2. هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
    3. وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
    4. اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
    5. هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
    6. هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
    7. اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته‌هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
    8. هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
    9. کودکان را آزار نده.
    10. حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌ای یا برای شکارشان.
    11. وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.

    پیوندهای بیرونی

  • نمادهای شیطان‌پرستی
  • نمادهای شیطان‌پرستی
  • نمادهای شیطان‌پرستی
  • شیطان‌پرستی





انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .

تبیان: شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .

شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.

این اعتقاد دارای شاخه های متعددی است اما می توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر می باشند:

Atheism - : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد.

Not dualistic - : روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.

Autodeists - : خود پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.

Materialistic - : اعتقاد به اصالت ماده

- وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است .

- ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.

- عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.

- اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است .

در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .

در ذیل برخی از نمادها كه به عنوان نگین انگشتر ، ‌گردنبند ، تصاویر بر روی دست‌بندها ، پیراهن ، شلوار ، كفش ،‌ ادكلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می‌گیرد :

نمادهای شیطان پرستی
نمادهای شیطان پرستی
 

 

 

اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان‌گرایی به همراه دایره حذف كنیم ، آن وقت یك ستاره پنج‌ضلعی بر جای می‌ماند كه همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی می‌ماند .

نمادهای شیطان پرستی

 

 

 

 

این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینكه انواع آن گاه پنج‌ضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شكل در میان نمادهای شیطان‌پرستان به چشم می‌خورد .

 

برخی از شیطان‌گرایان محدوده جغرافیایی � تحت سلطه � این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان‌گرایی را در نقشه ذیل توصیف می‌نمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا)

نمادهای شیطان پرستی

درمیان پنتاگرا‌های قبلی تصویر سر یك بز تعبیه شده است كه اقدامی ضد مسیحی ، ‌به این معناست كه مسیحیان معتقدند كه مسیح همچون یك بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینكه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌دانند این آرم را انتخاب كرده‌اند.

نمادهای شیطان پرستی

 

666: یك سمبل با عنوان � شماره تلفن شیطان � توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود و براساس مكاشافات 13:18 � ... پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا كه عدد انسان است و عددش 666 است . �  از سال‌ها پیش تاكنون این عدد با اشكال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ كشور مشاهده می‌شد .

نمادهای شیطان پرستی

 

 

 

 

صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حكایت از � وارونه شدن مسیحیت دارد � و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین  است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راك انواع مختلف آنرا به همراه دارند .

 

 

 

نمادهای شیطان پرستی

 

نماد صلیب شكسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یك نماد باستانی است كه در برخی فرهنگ‌های دینی همچون كتیبه‌های بر جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

 لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به كار رفت ،‌ لكن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی كردند .

نمادهای شیطان پرستی

 

چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفكری نیز به كار می‌رود . اما شیطان‌پرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم � ‌چشم شیطان � است و � بر همه جا نظارت و اشراف دارد � .

 این علامت در پیشگویی ،‌ جادوگری ، نفرین‌گری و كنترل‌های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می‌گیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریكایی به كار رفته است .

نمادهای شیطان پرستی

 

 

 

 

این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء‌می‌شود و سمبل شهوت‌رانی و باروری است .

 این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می‌شود . امروزه نماد � فمنیسم � در واقع یك نماد برداشت شده دقیقا از سمبل‌های شیطانی است .

 

 

 

 

پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است كه رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت‌های آشكار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی كشور نامشروعش در كانون علائم شیطان‌گرایان نیز پرهیز ندارد .

نمادهای شیطان پرستی

 

 

 

ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینكه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریك انتخاب كرده‌اند .

همچنین گفتنی است كه فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمودند.

 

 

 

نمادهای شیطان پرستی

 

سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، ‌بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ، ‌بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یكی از راه‌های شیطان‌پرستان برای مسخره كردن مسیح است زیرا گفته می‌شود كه مسیح مانند بره‌‌ای برای گناهان بشر كشته شد . همانطور كه در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،‌این نماد تصویر كاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .

نمادهای شیطان پرستی

 

 

 

هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد كه � هر چه تخریب كننده است تو انجام بده � این نماد عمدتا مورد استفاده گروه‌های هوی‌متال است .




چندی پیش یک گروه تحقیقاتی نسبت به گسترش شیطان‌پرستی در جامعه هشدار و خبر داده بود که اکنون بیش از 70 فرقه شیطان‌پرستی در کشور فعال هستند. به گزارش خبرنگار اجتماعی جهان، شيطان پرستي اکنون در حال انتقال نمادها به جامعه است و بزودي به انتقال ايدئولوژي نیز خواهد پرداخت. شيطان پرستي داراي يک جهان بيني بوده و شیطان پرستان براي اثبات حقانيت خود شواهد زيادي دارند و در مواردی مي توانند افراد 6 تا 60سال را با خود همراه کنند. بر پایه این گزارش، شیطان پرستان اکنون در دانشگاه ها و بين دانشجويان رخنه کرده و به اجراي برنامه ها از جمله کنسرت در دانشگاه مي پردازند. شیطان پرستان، شيطان را به عنوان قدرت غالب در جهان مي دانند و اگر کسي مي خواهد در جهان خوب زندگي کند بايد با شيطان باشد به طوريکه معتقدند راه خدا از طريق ارتباط با شيطان مي گذرد! اما نکته جالب توجه در این میان اینست که آنها از طريق تهيه فيلم و موسيقي، شيطان پرستي را ترويج مي دهند و اکنون اين موسيقي در ميان تعدادي از جوانان دست به دست مي شود. مظاهري سيف، نویسنده و جامعه شناس در این باره می گوید: ستاره پنج پر، دو مثلث معکوس روي هم (ستاره داود)، صليب معکوس ( ضد مسيحيت) و نشانه آمون خداي مصريان را ازجمله نمادهاي پيروان شيطان پرستي است. وي همچنین تاکید می کند: بايد براي مقابله با اين فرقه ها‌، موج فرهنگي در کشور ايجاد شود تا ماهيت اين فرقه هاي انحرافي هر چه بيشتر به جامعه شناسايي شود.




گروه
اخيراً گروهی باعنوان شيطان‌پرستان كه دارای انحرافات فكری و جنسی هستند فعاليت خود را در شهرهای غربی كشور شروع كرده‌اند.


 

به گزارش رجانیوز به نقل از جهان،بنا بر این گزارش این گروه ضمن برگزاری مراسمات خاصی، تبلیغ پوشیدن لباس خاص بعنوان لباس مقدس منقوش به نماد گروههای شیطان‌پرستی، از گردنبند (صلیب شكسته) انگشتر با نقوش استخوانی و جمجمه انسان استفاده می‌‌كنند.

اعضای گروه در برگزاری مراسم، ضمن شرب‌ خمر، اقدام به رقص و پایكوبی و فحاشی نسبت به یكدیگر می‌نمایند. آنان براین باورند كه شیطان به جهت حكومت 666 سال قبل از خلقت، بر بشر برتری دارد .

این گروه معتقد است كه باید برخلاف دین اسلام عمل كرد و با انجام اعمال دلخواه، دنیا را به هرج‌ومرج و آشوب بكشانند.

افراد عضو شیطان پرستان در اسكیت مهارت خاصی دارند و به منظور جذب نوجوانان و جوانان هنگام انجام ورزش اسكیت از موزیك‌های خاص گروه شیطان‌پرستی استفاده می‌نمایند. این گروه دارای كتابی به زبان لاتین بوده و با تجمع در پاركها و تفرجگاهها در خصوص رخدادهای جدید در سطح كشور در رابطه با شیطان‌پرستی بحث و گفت‌وگو می‌‌كنند.

گفتنی است رواج گروههای انحرافی در كشور موضوعی است که به شدت از طرف برخی كشورها دنبال می‌شود و مسئولان نسبت به آن هشدار داده‌اند.

 

 



الف) خداوند

1 . هدف خداوند از خلقت انسان، به كمال رساندن اوست; یعنی هدف به فعل خداوند مربوط می‏شود و نه به فاعل; زیرا خداوند خود كامل علی الاطلاق است و نمی‏توان غایت و هدفی برای ذات او تصور كرد .
2 . تبلور كمال انسان، معرفت‏خداوند است و معرفت در گرو عبادت اوست و از این روست كه خداوند فرمود: �و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون; جن و انس را تنها برای عبادت خود آفریدم‏� . (1)
با عبادت و معرفت آن كامل علی الاطلاق (خداوند) است كه كمال انسان تحقق می‏یابد .
3 . انسان عبادت‏گر را تنها در صورتی می‏توان متحرك به سوی كمال به حساب آورد كه خود آگاهانه و با اختیار، این مسیر را انتخاب نموده باشد; نه آن كه همانند فرشتگان به صورت تكوینی به عبادت بپردازد و قدرت بر عصیان و نافرمانی خداوند نداشته باشد; �بل عباد مكرمون لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون‏� (2)
خواجه شیراز در این باره چه زیبا سروده است:
جلوه‏ای كرد رخش، دید ملك عشق نداشت
غرق در غیرت شد و آتش به سراپرده آدم زد
4 . و از این رو خداوند، انسان را موجودی مختار آفرید و انتخاب راه سعادت و شقاوت را در اختیار خودش قرار داد; چنان كه می‏فرماید: �انا هدیناه السبیل اما شاكرا و اما كفورا; ما راه را به انسان نشان دادیم; خواه شاكر باشد یا ناسپاس‏� . (3)
5 . و از این‏جاست كه مسئله امتحان به عنوان یكی از اهداف واسطه‏ای خلقت انسان مطرح می‏شود; زیرا امتحان، تبلور اختیار انسان است و جای تعجب ندارد كه در آیات فراوانی از قرآن كریم، مطرح شدن این مسئله را به گونه‏های مختلف مشاهده كنیم; �انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه; ما انسان را از نطفه‏ای اخلاط آفریدیم تا او را بیازماییم (4) � . (5)
6 . برقراری یك امتحان عادلانه، تنها در صورت قدرت بر انتخاب هر یك از دو طرف - خیر و شر - توسط انسان میسر می‏باشد .
خداوند انسان را گل سر سبد مخلوقات خود می‏داند و تنها برای خلقت اوست كه به خود تبریك گفته است; فتبارك الله احسن الخالقین . (6)
از این رو در جهت انتخاب مسیر كمال و خیر، امكانات فراوانی را در اختیار او گذاشته است كه از آن جمله می‏توان به این موارد اشاره كرد:
الف) آفرینش او بر اساس فطرت و گرایش ذاتی به خداوند �فاقم وجهك للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها� (7) می‏باشد .
ب) ورود خداوند به صحنه، برای كمك به هدایت انسان �قل الله یهدی للحق‏� (8) می‏باشد .
ج) الهام خوبی‏ها و بدی‏ها به انسان، به منظور گزینش آگاهانه او، �فالهمها فجورها و تقواها� (9) .
د) محبوب قرار دادن ایمان به خداوند در نهاد انسان‏ها �حبب الیكم الایمان و زینه فی قلوبكم‏� (10) .
ه) یاری رساندن ویژه به مؤمنان در مسیر زندگانی �اءنا لننصر رسلنا و الذین آمنوا فی الحیاة الدنیا� (11) و (12) .
و) گشودن راه‏های هدایت‏به تناسب تلاش انسان �جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین‏� (13) .
7 . حال با وجود این همه امكانات در جانب خیر، نیاز به وجود نیرویی در جانب شر بود تا مسئله محقق شود; نیروهایی وسوسه‏گر كه در مقابل الهامات خداوندی، انسان را به سوی شر وسوسه كنند تا انسان در میان دو راهی، خود مسیری را انتخاب نماید .
از این رو آفرینش چنین نیروهایی در كل نظام هستی به منظور تحقق هدف خداوند از خلقت انسان، ضروری می‏نمود تا امكان تشخیص خیر از شر، زیبا از زشت و خوب از بد وجود داشته باشد .
به ویژه با توجه به آن كه خداوند از همان آغاز آفرینش، قصد داشت انسان را به زمین بفرستد; چنان كه خود قبل از آفرینش انسان، با ملائكه از قرار دادن جانشینی برای خود در زمین، سخن به میان می‏آورد �و اذ قال ربك للملائكة انی جاعل فی الارض خلیفة‏� . (14)
و از این جا معلوم می‏شود كه سكونت در بهشت، از همان آغاز در نظر خداوند، امری مقطعی و موقت‏بوده است .
8 . با نافرمانی ابلیس و رانده شدن او از درگاه خداوند و سپس تقاضایش برای مهلت داشتن، به منظور اغوای نوع انسانی و نیز با توجه به امكانات فراوانش در به گمراهی كشاندن انسان، خداوند او را بهترین گزینه برای انجام هدف خود دانست و با تقاضایش مبنی بر درخواست مهلت، به صورت اجمالی موافقت كرد تا در مقابل نیروهای هدایتی الهی، شیطان وسوسه‏گر انسان به سمت‏شر باشد و او را قادر بر فریب انسان كرد تا در راستای هدف خود، مبنی بر امتحان انسان و شناخت مؤمنان از غیرمؤمنان عمل كند . �و ما كان له علیهم من سلطان الا لنعلم من یؤمن بال‏آخرة ممن هو منها فی شك‏� . (15)

ب) انسان

1 . انسان موجودی دو بعدی و تركیبی از جان و تن است كه به مقتضای جان خود كه نفخه‏ای از روح الهی است �نفخت فیه من روحی‏� (16) ، میل به سوی كمال و حركت‏به سوی هدف آفرینش خود دارد كه قرآن را با آیه �یا ایها الانسان انك كادح الی ربك كدحا فملاقیه‏� (17) ; ای انسان تو كوشنده به سوی پروردگارت هستی كه او را ملاقات خواهی كرد .� بیان كرده است و به مقتضای تن خود كه از خاك و گل آفریده شده است، میل به عالم پایین و طبیعت مادی دارد; مولای رومی گفته است:
میل جان اندر ترقی و شرف
میل تن، در كسب اسباب و علل
2 . از آن چه گذشت، معلوم می‏شود كه در نهاد انسان، دو نیرو وجود دارد; نیرویی كه او را به سمت‏بالا می‏كشاند و نیرویی كه او را به ورطه سقوط سوق می‏دهد كه گاهی از آن با تعبیر نفس اماره (نفس امر كننده به بدی) یاد می‏شود; قرآن می‏فرماید: �ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربی‏� . (18)
3 . و این دو نیرو، ذات انسانی را ذاتی مختار قرار می‏دهد تا در بین دو گزینه خیر و شر، یكی را انتخاب كند و از این جاست كه می‏توان مسئله امتحان را با تحلیل ذات انسانی به خوبی درك كرد .
4 . نیروی درونی رهنمون به سوی خیر، از سوی نیروهای بیرونی با امكانات فراوان حمایت می‏شود كه در بخش قبلی به حمایت‏های ویژه خداوندی اشاره كردیم و در این جا به ذكر نمونه‏ای دیگر از این حمایت‏ها كه همانا حمایت و كمك ویژه فرشتگان الهی است، اشاره می‏كنیم . این نیروها را خداوند به یاری استقامت‏گران در مسیر الهی می‏فرستد; همان گونه كه می‏فرماید: �ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائكة‏� . (19)
5 . در مقابل می‏بایست نیروی درونی متمایل به شر، از سوی نیروی بیرونی حمایت می‏شد كه همان طور گفته شد، شیطان بهترین گزینه برای این ماموریت تشخیص داده شد .
6 . از آن چه گذشت روشن می‏شود كه گرچه شیطان خود موجودی شر است، اما وجود آن در كل نظام هستی، امری خیر محسوب می‏شود; زیرا اوست كه باعث رسیدن انسان به كمال، در كشاكش جدال درونی او میان حق و باطل می‏شود .

ج) شیطان

1 . شیطان كه توصیف گر هر موجود متمردی است، تبلور اولیه‏اش در ابلیس بود كه به تصریح خداوند، از جنیان به شمار می‏رفت . �كان من الجن ففسق عن امر ربه‏� . (20)
2 . جن همانند انسان، موجودی مختار است كه هدف از آفرینش او، چون انسان، رسیدن به كمال از راه معرفت و عبادت می‏باشد �و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون‏� . (21)
3 . ابلیس با اختیار خود مدت طولانی به عبادت خداوند پرداخت تا جایی كه خداوند او را در میان فرشتگان خود قرار داد .
حضرت علی (علیه السلام) این مدت را شش هزار سال می‏داند كه معلوم نیست آیا از سال‏های دنیوی است‏یا اخروی . (22)
كه هر روز آن، برابر با هزار سال دنیوی است �فی یوم كان مقداره الف سنة مما تعدون‏� . (23)
4 . شیطان با اختیار خود و به دنبال قیاسی باطل كه خداوند او را از آتش آفریده و انسان را از گل و آتش برتر از گل است و من برتر از اویم �قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین‏� . (24) تكبر ورزید و از فرمان خدا برای سجده بر آدم، سرپیچی كرد كه این فرمان، خود نوعی امتحان برای این موجود مختار بود و با اختیار مسیر شر، این موجود به ظاهر آسمانی، به ورطه سقوط كشانیده شد و از درگاه قدس الهی و همراهی با فرشتگان به پایین رانده شد تا به همگان نشان داده شود كه لازمه اختیار آن است كه مختار همیشه در حالت‏بیم و امید به سر برد و هیچ گاه از خود مطمئن نباشد و همیشه از ذات الهی استمداد كند .
5 . خداوند عادل است و ذره‏ای ظلم روا نمی‏دارد و اجر عمل هر كس را حتی زیادتر از آن چه كه استحقاقش را دارد، می‏دهد . ابلیس نافرمانی كرد و از در مقابله با خداوند در آمد و واضح است كه چنین موجودی نمی‏تواند در بهشت جای گیرد; اما از سوی دیگر او مقدار زیادی عبادت كرد و خداوند به مقتضای عدلش، باید پاداشی برای آن در نظر گیرد . و این پاداش طبیعتا پاداشی دنیوی است و چه عادلانه است كه این پاداش، خواسته خود شیطان باشد كه در راستای بهره‏گیری او در رسیدن به هدفش - كه همانا اغوا و فریب نوع آدم است - مورد نیاز او می‏باشد . درخواست‏باقی ماندن و طلب امكاناتی برای به گمراهی كشاندن انسان‏ها نیز از خواسته‏های او بود كه در روایات به آن اشاره شده است . (25)
6 . با اجابت‏خواسته‏های شیطان از سوی خداوند بود كه او تهدیدهای خود را بیان كرد و سخن از فریب نوع آدم و نشستن بر سر راه مستقیم خداوندی و كشاندن انسان‏ها به بیراهه از راه وعده و فریب و آرزوهای طولانی و ... را داد (26) و خداوند در مقابل تهدید كرد كه جهنم را از پیروان او پر خواهد كرد . �لمن تبعك منهم لاملان جهنم منكم اجمعین‏� (27) و از شیطان خواست تاهر چه در توان دارد، به كار گیرد تا بندگان خالص خداوند از ناخالصان شناخته شوند �و استفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب علیهم بخیلك و رجلك و شاركهم فی الاموال و الاولاد و عدهم (28) ; و لغزش ده هر كس را كه توانی با آوازت و فریاد زدن برایشان با سواران و پیادگانت و در مال‏ها و فرزندان آنها شریك شو و به آنها وعده بده‏� .
7 . در پایان توجه به دو نكته لازم است . اول آن كه شیطان تنها قدرت فریب كسانی را دارد كه خود با اختیار ولایت او را بپذیرند و در تحت‏سرپرستی او درآیند . �كتب علیه انه من تولاه فانه یضله و یهدیه الی عذاب السعیر� (29) و �انما سلطانه علی الذین یتولونه و الذین هم به مشركون‏� (30) و به گفته خود، بر بندگان مخلص خداوند، هیچ تسلطی ندارد �الا عبادك منهم المخلصین‏� . (31)
خداوند نیز در آیات متعدد این سخن را تایید كرد و بندگان خاص خود را از شمول وسوسه‏های شیطانی به دور دانسته است �ان عبادی لیس لك علیهم سلطان‏� (32) زیرا این بندگان با اختیار خود، مسیر الهی را انتخاب نمودند و با اتكا به وعده‏های الهی، خود را از وساوس و فریب‏ها و وعده‏های شیطانی به دور نگه داشته‏اند .
نكته دوم: شیطان هیچ گونه تسلط تكوینی بر انسان ندارد; زیرا موجودی هم عرض انسان است و خداوند نیز به او قدرت تسلط تكوینی نداده است و طبق آیات قرآنی، قدرت او تنها در محدوده وسوسه است كه آن را از راه‏هایی همچون وعده‏های دروغین و وسوسه برای كشاندن انسان به فحشا �الشیطان یعدكم الفقر و یامركم بالفحشاء� (33) و زینت دادن كارهای زشت �لازینن لهم فی الارض‏� (34) ; انجام می‏دهد .
جالب آن است كه پس از آن كه انسان با وعده‏های او فریب خورد، شیطان از او بیزاری جسته او را به جای خود رها می‏كند �كمثل الشیطان اذ قال للانسان اكفر فلما كفر قال انی بری‏ء منك‏� (35) .
مسئله جالب‏تر این كه در روز قیامت كه پیروان شیطان او را به سبب فریب خود مورد ملامت قرار می‏دهند، او به صراحت اعلام می‏دارد كه تنها كار من وعده‏های خلاف واقع بود كه شما آن را باور كردید و به وعده‏های الهی اطمینان نكردید; بنابراین شما حق ملامت مرا ندارید و باید خود را ملامت كنید و در اینجا نه من می‏توانم فریادرس شما باشم و نه شما می‏توانید كمكی به من می‏كنید . �و قال الشیطان لما قضی الامر ان الله وعدكم وعد الحق و وعدتكم فاخلفتكم و ما كان لی علیكم من سلطان الا ان دعوتكم فاستجبتم لی فلا تلومونی و لوموا انفسكم ما انا بمصرخكم و ما انتم بمصرخی‏� (36) .
آری به همین جهت است كه خداوند كید و مكر شیطان را در مقابل ریسمان‏های محكم الهی، ضعیف شمرده است �ان كید الشیطان كان ضعیفا� (37) .
ولی انسان نیز موجودی ضعیف است . �و خلق الانسان ضعیفا� (38) و جز با اتكال به قدرت الهی، در انتخاب مسیر خیر و حركت در آن، راه به جایی نمی‏برد .
نكته پایانی این كه وسوسه‏گری شیطان پس از روی‏گردانی انسان از ندای فطرت و الهامات رحمانی است و چنین كسانی كه با اختیار و انتخاب خود، كفر ورزیدند; قابلیت محبت و همراهی با پاك‏ترین انسانهای روی زمین را از دست داده‏اند سزاوار آن هستند كه به وسوسه‏های شیطانی گرفتار شوند . و این خود نوعی مجازات الهی نسبت‏به آنان در همین دنیا می‏باشد; �ا لم تر انا ارسلنا الشیاطین علی الكافرین تؤزهم ازا; آیا ندانستی كه ما شیطان‏ها را بر كافران گماشته‏ایم تا آنان را شدیدا تحریك كنند .� (39)

پی‏نوشت:

1 . ذاریات (51): 56 .
2 . انبیاء (21): 26 و 27 .
3 . انسان (76): 3 .
4 . انسان (76): 2 .
5 . همچنین مراجعه شود به محمد (47): 31; انبیاء (21): 35; بقره (2): 155; كهف (18): 7; انعام (6): 165; هود (11): 7; ملك (67): 2، فجر (89): 15 و ... .
6 . مؤمنون (23): 114 .
7 . روم (30): 30 .
8 . یونس (10): 35 .
9 . شمس (91): 28 .
10 . حجرات (49): 7 .
11 . مؤمن (40): 56 .
12 . با استفاده از المیزان، ج 12، ص 159 .
13 . ابراهیم (14): 12 .
14 . بقره (2): 30 .
15 . سبا (34): 21 .
16 . ص (38): 72 .
17 . انشقاق (84): 6 .
18 . یوسف (12): 54 .
19 . سجده (32): 31 .
20 . كهف (18): 50 .
21 . ذاریات (51): 56 .
22 . نهج‏البلاغه، خطبه 192 .
23 . سجده (32): 5 .
24 . ص (38): 76 .
25 . المیزان، ج 8، ص 61، به نقل از تفسیر قمی از امام صادق (علیه السلام) .
26 . اعراف (7): 16 و 17; سوره حجر (15): 40 .
27 . اعراف (7): 18 .
28 . اسراء (17): 67 .
29 . حج (22): 3 .
30 . نحل (16): 100 .
31 . ص (38): 84 و سوره حجر (15): 39 .
32 . حجر (15): 42 .
33 . بقره (2): 272 .
34 . حجر (15): 39 .
35 . حشر (59): 16 .
36 . ابراهیم (14): 27 و 28 .
37 . نساء (4): 76 .
38 . نساء (4): 28 .
39 . مریم (19): 83 .



ما هر روز برای شما مطالب جالب وزیبایی می گزاریی فقط نظر دادن یادتون نره محمدجلالی
پنجشنبه 29 اردیبهشت 1390 - 4:54:26 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://ariames.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 اردیبهشت 1390   8:29:26 PM

salam dooste aziz  shoma  chera bara  khodet  nazar  mizari? 

آخرین مطالب


هرچی توبگی عزیزترینم


همه چیز گفتنی نیست


مطالب آموزنده عشقی و عکس جالب از کفش هایی بی نظیر وخیلی خیلی جاب ودیدنی


عکس هایی فوق العاده عجیب از مراسم جن گیری وعکس هایه خنده دار


لحظه ی خداحافظی


لحظه ی خداحافظی


داستانی کوتاه شنیدنی وپرمعنا


کمین شیطان وتفاوت اساسی میان دختروپسر


وبلاگ اباعبدالله الحسین ویژه نامه محرم تقدیم به عاشقان سرور و سالار شهیدان


کربلا کعبه ی دلهاست


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

142493 بازدید

199 بازدید امروز

110 بازدید دیروز

701 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements